تاريخ : جمعه 24 آذر 1391 | 13:4 | نویسنده : spring girl |
میشه اسم پاکتو رو دل خدا نوشت
میشه با تو پر کشید توی راه سرنوشت
میشه با عطر تنت تا خود خدا رسید
میشه چشم نازتو رو تن گلها کشید
خداوند لبخند زد و دختر آفریده شد
روزت مبارک زیباترین لبخند خداوند
نظر یادت نره اگه نظر ندی!
موضوعات مرتبط: مطالب خواندنی ، ،
برچسبها: دختر , روز دختر , اسم پاک ,
تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1391 | 14:1 | نویسنده : spring girl |
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت ...
عید فطر؛ عید پایان یافتن رمضان نیست. عید برآمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است. چونان ققنوس که از خاکستر خویش دوباره متولد میشود. رمضان کورهای است که هستی انسان را میسوزاند و آدمی نو با جانی تازه از آن سر بر میآورد. فطر شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست، بر آمدن روز نو، روزی نو و انسانی نو است. بناست که رمضان با سحرها و افطارهایش. با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد. اگر در عید فطر درنیابیم که از نو متولد شده ایم؛ اگر تازگی را در روح خود احساس نکنیم؛ عید فطر، عید ما نیست.
موضوعات مرتبط: مطالب خواندنی ، ،
برچسبها: عید فطر , رمضان , عید , فطر ,
تاريخ : شنبه 28 مرداد 1391 | 14:34 | نویسنده : spring girl |
در باور مسلمانان شب قدر (به عربی: ليلة القدر) شبی است در ماه رمضانکه قرآن در آن شب (جدا از وحی تدریجی) همچنین بهطور کامل بر محمد رسول الله نازل شدهاست.مسلمانان باور دارند که در این شب هر امر محکمی جدا میشود.بنابر آموزههای اسلامی خوابیدن در شب قدر مذموم و شبزندهداری در آن سفارش شده است و دعا و استغفار در این شب وظیفه دانسته شدهاست.روز قدر هم به اندازه شب آن ارجمند است.
شب قدر را به معنی منزلت دانستهاند و بعضی دیگر آن را به معنی تنگی و گرفتاری دانستهاند. برخی نیز قدر را اندازهگیری و تقدیر امور معنی کردهاند.
موضوعات مرتبط: مطالب خواندنی ، ،
برچسبها: شب قدر , درباره شب قدر , فضیلت شب قدر , شب قدر ,
تاريخ : پنج شنبه 19 مرداد 1391 | 11:40 | نویسنده : spring girl |
مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من
گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند.
گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد.
گاهِ بیماری ام، طبیبی بودی که دردم را می شناسد و درمانم می کند.
گاهِ اندرزم، حکیمی آگاه که به نرمی زنهارم دهد.
گاهِ تعلیمم، معلمی خستگی ناپذیر که حرف به حرف دانایی را در گوشم زمزمه می کند.
گاهِ تردیدم، رهنمایی راه آشنا که راه از بیراهه نشانم دهد.
مادر تو شگفتی خلقتی، تو لبریز از عظمتی؛ تو را سپاس می گویم و می ستایمت.
موضوعات مرتبط: مطالب خواندنی ، ،
تاريخ : شنبه 24 تير 1391 | 14:57 | نویسنده : spring girl |