بیصدا میشکند کاسه ی آرزوهای این طفلکِ بیچارهِ دلم...
و چه عظیم است غم...نانِ خیال...
چه بلند است...صدای من و تنهایی من...
و چه کوتاه نخِ حوصله ات...و چه نزدیک نفسِ آخر من...
و خدا نزدیک است...!

 

این مطلب نظر یکی از دوستان خوبم دختر بهاریه ب نظرم زیبا بود ک گذاشتم 

ممنون دختر بهاری...



موضوعات مرتبط: آرامش ، عشق ، زندگی ، امیدواری ، ،
برچسب‌ها: دل , دل شکستن , نفس اخر , خدا , خدا نزدیک است ,

تاريخ : جمعه 28 شهريور 1393 | 18:24 | نویسنده : spring girl |

تاريخ : پنج شنبه 21 شهريور 1392 | 18:10 | نویسنده : spring girl |

 

 

  خدایا!!!!

  توخیلی بزرگی ومن خیلی کوچک،جالب اینجاست توبه

  این بزرگی هیچ وقت منوبه این کوچکی 

             فراموش نمیکنی

    ولی من به این کوچکی تورابه این بزرگی گاهی

            فراموش  میکنم!!! 



موضوعات مرتبط: آرامش ، زندگی ، نیایش با خدا ، ،
برچسب‌ها: خدا , بزرگی خدا , من کوچکم , نیایش با خدا , خدایا منو ببخش , ترنم باران ,

تاريخ : چهار شنبه 20 شهريور 1392 | 17:17 | نویسنده : spring girl |

 خدایـــــــــا تو را عاشـــــــق دیدم وغریبــــــــانه عاشــــــــقش شدم



تو رابخشـــــــنده دیدم وگناهـــــــــکار شدم



خدایــــــــا تــــو را گــــــــرم دیدم ودرســــــرد ترین لحظات عمرم به سراغت آمدم



تو مرا چگونـــــــــه دیــــــــدی که وفادار مانـــــــدی؟؟

 



موضوعات مرتبط: آرامش ، زندگی ، نیایش با خدا ، ،
برچسب‌ها: خدا , راز و نیاز با خدا , وفادارترین خدا , ترنم باران ,

تاريخ : چهار شنبه 20 شهريور 1392 | 17:7 | نویسنده : spring girl |

تاريخ : چهار شنبه 20 شهريور 1392 | 16:49 | نویسنده : spring girl |
لبخندی که در چهره ام  می بینی معنایش

این نیست که زندگی ام بی نقص است،

بلکه قدردان داشته هایم هستم

و از خدا بخاطر نعمتهایش

سپاسگذارم
 


برچسب‌ها: سپاس گذارم , خدا , نعمتهای خدا , زندگی , شادی , ترنم باران ,

تاريخ : پنج شنبه 31 مرداد 1392 | 15:33 | نویسنده : spring girl |

تاريخ : چهار شنبه 2 مرداد 1392 | 15:17 | نویسنده : spring girl |

 

 

 

پچ ِ پچ ِ باران را می شنوی؟

عاشقانه هایش را برای تو فرستاده ست!

گاه در کوچه می رقصد و پای کوبی می کند!

گاه شیشه ی ِ پنجره ی ِ اتاقت را می نوازد…

و برای قدم زدن، می خواندت

برخیز و خویش را از غمی که تا مرگ ِ احساس می بردت، رها ساز

خیس شو در بارانی که روحت را طراوات می دهد

باران، همه بهانه است

موهبتی ست از سوی ِ خدا

گاه، خدا نیز بهانه می کند

و  مست می شود

برای بارش ِبوسه هایش

و تا آغوش بکشد تو را

از همه ی ِ آن لرزه گناهانی که سبب ِ اندوهت می شوند

آری، سروده ام را بگذار به حساب ِ تب و هذیان

اما باور دار که

آغوش ِ او بسیار بزرگ است ...

 

 



موضوعات مرتبط: آرامش ، نیایش با خدا ، نم نم باران ، ،
برچسب‌ها: پچ ِ پچ ِ باران را می شنوی؟ , باران , نم نم باران , سروده , خدا , آغوش خدا , ترنم باران ,

تاريخ : سه شنبه 1 مرداد 1392 | 13:54 | نویسنده : spring girl |

 می توان با یک گلیم کهنه هم

روز را شب کرد و شب را روز کرد
می توان با هیچ ساخت
می توان صد بار هم مهربانی را ، خدا را ، عشق را
... با لبی خندانتر از یک شاخه گل تفسیر کرد
... می توان بیرنگ بود
هم چو آب چشمه ای پاک و زلال
می توان در فکر باغ و دشت بود
عاشق گلگشت بود
میتوان این جمله را در دفتر فردا نوشت ::
خوبی از هر چیز دیگر بهتر است
 


موضوعات مرتبط: شعر ، زندگی ، آرزو ، نیایش با خدا ، ،
برچسب‌ها: خـــــــوبی , میتوان , سگوت , زندگی , خدا , نعمت های خدا , ترنم باران ,

تاريخ : چهار شنبه 12 تير 1392 | 17:20 | نویسنده : spring girl |

    دوستش دارم ...

   بزرگیش را ... سکوتش را ... عظمتش را ...
   ابهتش را ... تنهاییش را ...
   حکمتش را ... صبرش را ... و ... و ...


   بودنش عادتیست ، مثل نفس کشیدن !


   خدا را میگویم ...
 
 


موضوعات مرتبط: نیایش با خدا ، ،
برچسب‌ها: خدا را میگویم , خدا , نیایش با خدا , عظمت , صبر , سکوت , ترنم باران ,

تاريخ : چهار شنبه 12 تير 1392 | 16:48 | نویسنده : spring girl |

تاريخ : دو شنبه 27 خرداد 1392 | 13:55 | نویسنده : spring girl |

 

آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همین جاست بخند

دست خطی که تو را عاشق کرد

شوخی کاغذی ماست بخند

آدمک خر نشوی گریه کنی

کل دنیا سراب است بخند

آن خدایی که بزرگش خواندی

به خدا مثل تو تنهاست بخند.


موضوعات مرتبط: آرامش ، زندگی ، امیدواری ، زندگی ما آدما ، ،
برچسب‌ها: آدمک , تنهایی , خدا , بخند , دنیا , زندگی , ترنم باران ,

تاريخ : دو شنبه 6 خرداد 1392 | 10:8 | نویسنده : spring girl |

 

میدونی چرا وقتی بارون میاد خدا رو بیشتر حس میکنی ؟؟؟؟؟؟؟

چون بارون نقطه چین تا خداست....

 

 

 

 

 

به خدا نزدیک شو....



موضوعات مرتبط: نیایش با خدا ، نم نم باران ، ،
برچسب‌ها: نقطه چین تا خدا , خدا , ترنم باران ,

تاريخ : سه شنبه 1 اسفند 1391 | 10:38 | نویسنده : spring girl |

 

گاهی

 

نیاز داری

 

به دور از دنیایِ دیگران

 

در دنیایِ خودت

 

قدم بزنی

 

در قلمروِ خیالـ.ت

 

در امتدادِ

 

جاده یِ خاطرات

 

گاهی تند بروی و گهی آهسته ...

 

و بی مقصد. . .

 

وآنقدر بروی

 

تا برسی

 

به نقطه یِ مقصد

 

. . . خـــ د ا . . .

 

 

 



موضوعات مرتبط: آرامش ، نیایش با خدا ، ،
برچسب‌ها: خدا , پروردگار , نیایش با معبود , مقصد , ترنم باران ,

تاريخ : سه شنبه 1 اسفند 1391 | 10:5 | نویسنده : spring girl |

 

چه شبي است !

چه لحظه‌هاي سبک ، مهربان و لطيفي ،

گويي در زير بارانِ نرم فرشتگان نشسته‌ام ....

مي‌بارد و مي‌بارد و هر لحظه بيش‌تر نيرو مي‌گيرد !

هر قطره‌اش فرشته‌اي است که از آسمان بر سرم فرود مي‌آيد ...

چه مي‌دانم؟

خداست که دارد يک ريز ، غزل مي‌سرايد ؛

غزل‌هاي عاشقانه‌ي مهربان و پر از نوازش ...

هر قطره‌ي اين باران ،

کلمه‌اي از آن سرودهاست ...


"دکتر شريعتي"

°*°°*°°*°°*°°*°°*°°*°
°*°

امشب اینجا داره بارون میاد...

 

اما برای من بارون نیست..
به همون زیبایی که دکتر شریعتی بیان کرد،غزلِ عاشقانه ی خداست که داره برای ماها سروده میشه...

مرسی خدای خوبم... ♥




موضوعات مرتبط: شعر ، آرامش ، عشق ، ،
برچسب‌ها: دکتر شریعتی , باران , قطره , خدا , فرشتگان , ترنم باران ,

تاريخ : چهار شنبه 11 بهمن 1391 | 11:56 | نویسنده : spring girl |

 

آتشي نمى سوزاند "ابراهيم" را ،

و دريايى غرق نمي کند "موسى" را ؛

کودکي، مادرش او را به دست موجهاى "نيل" مي سپارد ،

تا برسد به خانه ي فرعونِ تشنه به خونَش ؛

ديگري را برادرانش به چاه مى اندازند ،

سر از خانه ي عزيز مصر درمي آورد !

مکر زليخا زندانيش مي کند ،

اما عاقبت بر تخت ملک مي نشيند...

از اين "قِصَص" قرآنى هنوز هم نياموختي؟!

که اگر همه ي عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند ،

و خدا نخواهد ؛

نمي توانند ...

او که يگانه تکيه گاه من و توست !

پس ؛

به "تدبيرش" اعتماد کن ،

به "حکمتش" دل بسپار ،

به او "توکل" کن ؛

و به سمت او "قدمي بردار" ،

تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشيني...



موضوعات مرتبط: آرامش ، عشق ، ،
برچسب‌ها: خدا , به سوی کمال , قصص انبیا , توکل , حکمت , ترنم باران ,

تاريخ : چهار شنبه 11 بهمن 1391 | 10:59 | نویسنده : spring girl |

 



موضوعات مرتبط: آرامش ، ،
برچسب‌ها: خدا , تنهایی , حس غم ,

تاريخ : پنج شنبه 23 شهريور 1391 | 15:7 | نویسنده : spring girl |

خدایا!!

 گاهی...

 خسته می شوم از این همه درد

 گاهی...

 دستهایم تنهایند

 اشكهایم دیگر راهشان را گم كرده اند

 همان لحظه هایی كه می گریم از بی كسی ام،از این كه شانه های كسی نیست كه تكیه گاه اشك های بی پناهم شود

 همان لحظه هایی كه تو را كم دارم

 تنها دست مهربان توست كه اشكهایم را پاك می كند...

 پس...

 هیچوقت!!! از من نرنج...



برچسب‌ها: خدا , تنهایی , حس غم ,

تاريخ : چهار شنبه 21 تير 1391 | 11:16 | نویسنده : spring girl |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 31 صفحه بعد